برای مدیران ایرانی

مقالات و نکات مدیریتی برای ارتقای تولید ملی

برای مدیران ایرانی

مقالات و نکات مدیریتی برای ارتقای تولید ملی

تحقیقات بازار

 تحقیقات بازار

ایران به عنوان کشوری در درون نظام جهانی، پس از انقلاب شاهد تغییرات وسیعی در نظام اقتصادی خود بوده است. این گونه تغییرات محیطی، فرصتها و تهدیداتی را برای تولید کنندگان ایرانی به وجود آورده است. دیگر نمی‌توان به روشهای قدیمی بازرگانی متکی بود و در بلند مدت، شرکت‌هایی در بازار موفق خواهند شد که از منابع بازاریابی بهره‌برداری بهینه کنند. بازاریابی جدید، شناسایی و سنجش نیازها، خواسته‌ها، سلیقه‌ها، و اولویتهای برآورده نشده مشتریان آغاز می‌شود و پس از انتخاب بازار یا بازارهای هدف و در نظر گرفتن ویژگیهای مشتریان، با نگرشی دقیق، در زمینه محصول، قیمت، توزیع و ترفیع فروش، سیاستهایی تنظیم می‌شود. در بازاریابی نوین خدمت به مشتریان هدف اصلی است.

از آغاز دهه 1990 این اتفاق نظر بین صاحبنظران جهان حاصل شده که:

1- سازمانهای مشتری گرا و بازارگرا موفقترند.

2- موفقیت رقابتی در زمینه بازاریابی به شناخت درست بازارها، مشتریان و رقیبان بستگی دارد.

3- منبع اصلی شکست سازمانها نداشتن شناخت کافی از مصرف کنندگان و بازارها می‌باشد.

یکی از وسایلی که موجب تصمیمات سازنده و درست مدیران بازاریابی می‌شود. تحقیقات بازاریابی است بهره‌برداریهای مختلفی از تحقیقات بازاریابی به عمل می‌آید؛ از جمله این موارد عبارتند از:

1- تحقیقات بازاریابی نخستین گام در راه شناختن خریداران است. و در نتیجه زیر بنای مدیریت زمانهایی است که برنامه کار خود را با توجه به نیازها و خواسته‌های مشتریان تنظیم می‌کنند.

2- از تحقیقات بازاریابی در تعیین سیاستهای بازاریابی استفاده می‌کنند و به این ترتیب از عوامل قابل کنترل و خارج از کنترل بازار به بهترین صورت استفاده می‌شود.

3- تحقیقات بازاریابی با کشف بازارهای جدید، مورد استفاده از محصولات یا خدمات پیشین را گسترش می‌دهد.

4- تحقیقات بازاریابی باعث حذف تصمیماتی می‌شود که به اطلاعات نادرست و یا حدسیات استوار است.

5- تحقیقات بازاریابی با سنجش تقاضا، مقدار فروش و میزان عرضه آتی را تعیین می‌نماید و به این ترتیب از بروز عوامل نارسایی جلوگیری می‌کند.

6- تحقیقات بازاریابی موجب کاهش هزینه‌ها می‌شود.

7- تحقیقات بازاریابی تأثیر فعالیتهای تبلیغاتی را زیاد کرده، موجب افزایش فروش می‌شود.

نقش تحقیقات بازاریابی برقراری پیوند بین مشتری یا مصرف کننده و سازمان از طریق اطلاعات است.

 موسسه  تحقیقات بازار جامع پردازش پویا

http://www.market-research.ir

گروه 99

گروه 99
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛
اما خود نیز علت را نمی دانست.
روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید.
به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد.
پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید: ‘چرا اینقدر شاد هستی؟’
آشپز جواب داد: ‘قربان، من فقط یک آشپز هستم، اما تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم.
ما خانه ای حصیری تهیه کرده  ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم.
بدین سبب من راضی و خوشحال هستم…’
پس از شنیدن سخن آشپز، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد.
نخست وزیر به پادشاه گفت : ‘قربان، این آشپز هنوز 
عضو گروه 99 نیست!!!
اگر او به این گروه نپیوندد، نشانگر آن است که مرد 
خوشبینی است.’
پادشاه با تعجب پرسید: ‘گروه 99 چیست؟؟؟’
نخست وزیر جواب داد: ‘اگر می خواهید بدانید که گروه 99 چیست،
باید این  کار را انجام دهید: یک کیسه با 99 سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید.
به زودی خواهید فهمید که گروه 99 چیست!!!’
پادشاه بر اساس حرف های نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با 99 سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند..
آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید. با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد.
با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت.
آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و آنها را شمرد. 99 سکه؟؟؟
آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است. بارها طلاها را شمرد؛ ولی واقعاً 99 سکه بود!!!
او تعجب کرد که چرا تنها 99 سکه است و 100 سکه نیست!!!
فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست و شروع به جستجوی سکه صدم کرد. اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد؛
اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد!!!
آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد
و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند.
تا دیروقت کار کرد. به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد
که چرا وی را بیدار نکرده اند!!! آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند؛
او فقط تا حد توان کار می کرد!!!
پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید.
نخست وزیر جواب داد: ‘قربان، حالا این آشپز رسماً به عضویت گروه 99 درآمد!!!
اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند: آنان زیاد دارند اما ...راضی نیستند
 
--
خوشبختی ما در سه جمله است : تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا 
                                  ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا.                                 
با بهترین آرزوها

تست استخدام یک فروشنده کوچک

تست استخدام یک فروشنده کوچک

یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از این فروشگاهای بزرگ که همه چیز می فروشند (Everything Under a Roof) در ایالت کالیفرنیا رفت.

مدیر فروشگاه به او گفت : یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم میگیریم.

در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند مشتری داشته است ؟

پسر پاسخ داد که یک مشتری

مدیر با تعجب گفت: تنها یک مشتری ...؟ بی تجربه ترین متقاضیان در اینجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است ؟

پسر گفت: 134,999.50 دلار

مدیر تقریبا فریاد کشید : 134,999.50 دلار .....؟

مگه چی فروختی ؟

پسر گفت : اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه. بعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری ؟ گفت : خلیج پشتی

من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به او فروختم.

بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا میتواند این قایق را بکشد؟ که گفت هوندا سیویک

من هم یک بلیزر  دبلیو دی4 به او پیشنهاد دادم که او هم خرید

مدیر با تعجب پرسید : او آمده بود که یک قلاب ماهیگیری بخرد و تو به او قایق و بلیزر فروختی ؟

 

پسر به آرامی گفت : نه ، او آمده بود یک بسته قرص سردرد بخرد که من گفتم

بیا برای آخر هفته ات یک برنامه ماهیگیری ترتیب بدهیم، شاید سردردت بهتر شد !

"کمی با هم مهربان تر باشیم"

"کمی با هم مهربان تر باشیم"

گفتن از مهربانی و مهربانی کردن شاید تکراری باشه اما مثل هوا، مثل آب و مثل خیلی چیزهای دیگه حتی تکرارش هم ضروریه. به نظرم اصلا مهربانی می تونه دوای همه دردهای ما باشه. درسته، دوای همه دردهای ما! دوای خستگی ها، بی انگیزه گی ها، دوای ناامیدی و تلخی زیاد کاممون،.. حتی مشکلات جسمی ...باور کنید که دوایش مهربانی ست!

میدونم خیلی ها ممکنه بگن:" وقتی گرسنه و بی پول نباشی میشه راحت از مهربانی حرف زد"...  اما مهربانی فراتر از این هاست...من میگم: "مهربانی، حداقل تو این شرایط میتونه مرهم باشه..هم برای خودمون و هم برای اطرافیان"... 

مهربانی یعنی اگه ماشین جلویی کمی دیرتر راه افتاد...با بوق های ممتد خودت و اونو دیونه نکن و به زمین و زمان بد و بیراه نگو... مهربانی یعنی جای گفتن خسته نباشید اونهم با کلی اوقات تلخی، یک سلام و درود بگو همراه با نثار یک لبخند، نه ظاهری از ته ته دلت... مهربانی یعنی دادن یک شاخه گل، یا حتی یک شکلات،.. به عزیز، دوست، و همکار، همراه نگاهی محبت آمیز... مهربانی یعنی گفتن کلامی مهر آمیز... متشکرم، سپاس، ...دوستت دارم... به والدین و به فرزند... مهربانی یعنی گذشتن از خطای همکار، زیردست یا بالا دست... مهربانی یعنی رعایت حال طرف مقابل تو بحث و دعوا حتی...حتی وقتی حق با ماست...مهربانی یعنی خریدن یک هدیه کوچک برای اطرافیان... مهربانی یعنی خرید کردن بدون نیاز! از کاسبی که می دونی شرایط مالی خوبی نداره...مهربانی یعنی که بدونی دیگران هم به اندازه تو قربانی شرایط سخت فعلی اند و درد می کشند...پس فکر نکن که با اوقات تلخی و ظلم به اونا می تونی اوضاع رو بهتر کنی...نه ... عزیز من...نه...

حرف آخر: هریک از ما می تونه مهربانی رو به بهترین شکل تعریف و عملی کنه...و با این کار در تغییر و بهبود شرایط خودش و دیگران نقشی بزرگ به عهده بگیره... حتی با یک لبخند از ته دل...

مهربانی نه تنها کار سختی نیست...خیلی هم موافق ذات و مفید جسم و جان ماست..

پس لطفا بیایید از همین امروز شعارمان این باشد: "کمی با هم مهربان تر باشیم".

 اصلا هر روز صبح با همین شعار از خواب بیدار شویم: "مهربانی"

خلاصه کتاب" دلی بدست آور از 25 راه "

خلاصه کتاب" دلی بدست آور از 25 راه "

جان ماکسول –مترجم عزیز کیاوند –ناشر فرا1390

(توسط رقیه چمانی  چراغتپه ,دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آ موزشی)

با نهایت اخلاص تقدیم شما

خیلی خوب میشد پرینت می گرفتید در اتاقتان نصب می کردید

҉  از خود شروع کنیم.

҉  قدر خود را بشناسید ,بپذیرید ,بیفزایید .

҉ در 30 ثانیه اول صحبت با هر کس سخن تشویق آمیز به او بگویید (توجه ؛تایید؛تقدیر)

҉  با قائده 30 ثانیه ای انگیزه ایجاد می کند .

҉ کسانی که بر قدر ما می افزایند ما را بسوی خود می کشند وکسانی که از قدر ما می کاهند ما را از خود می رانند .

҉ بگذارید مردم بدانند که به آنها نیاز دارید رهبران بزرگ به مردم می فهمانند که خود به یاری آنان نیاز دارند .به همکاران خود بگویید که بار را نمی توانید بدون یاری آنان به منزل برسانید .

҉ آدمی نیاز دارد که وجودش مورد نیاز باشد .هرکس نیاز دارد در هر امری ولو برای لحظه ای خبره باشد .از دیگران بپرسید (مثلا حتی یک آدرس را ).

҉ همه ما نیاز داریم که بدانیم به وجودمان نیاز است .ومنشا اثریم.

҉ از دیگران با خلوص نیت مشورت یا کمک بخواهید .به سخنانشان با دقت گوش دهید .

҉ اگر با دیگران کاری کنید که احساس کنند در مرکز امور هستند نه در حاشیه آن ،همیشه همراهتان خواهند بود .

҉ خاطره  دل انگیز برای دیگران  باشید .برای اینکار نقشه بکشید .خلاقیت داشته باشید وخلق کنید

҉ باعکس گرفتن یادآور خاطره هایتان باشید آنها را زنده کنید.

҉ اشخاص را درحضور دیگران تعریف وتمجید کنید.

҉ همه انسانها گردنبندی نا مرعی برگردن دارند که روی آ ن حک شده :کاری کنید احساس کنم آدم مهمی هستم .

҉ تشویق رفتارها احتمال وقوع آن را بیشتر می کند .

҉ تشویق اکسیژن روح است .بی شیله پیله تشویق کنید .

҉ تمجید صادقانه هر کسی را خوش حال وسربلند می کند.

҉ اگر انسانها را براساس حال موجود او رفتار کنید ،از آنچه هست هم کمتر می شود .با او برپایه آنچه می توانست باشد رفتار کنید تا همان شود .

҉ به  اشخاص صفتی بایسته بدهید.

҉ برای مردم ارج قائل باشید .

҉ از گذشته ها وناکامی ها ی افراد بگذرید ,خداوند نام آبرام را که فرزندی نداشت به ابراهیم یعنی صاحب فرزندان بسیار تغییر داد و اوصاحب فرزندی در کهنسالی شد و(نسل ماندگار )

҉ به  اشخاص نام  خودمانی و تشویق کننده بدهید تا گویای استعداد وتواناییشان باشد .

҉ سخن نسنجیده در موقع نامناسب مردم را دل سرد می کند .در موقع مناسب نا امید  میکند.

҉ سخن سنجیده در موقع نا مناسب گیج می کند.در موقع مناسب سر شوق می آورد .

҉ کلامی که در موقع مناسب ادا شود مانندنگینی از طلا ست که بر زمینه ای از نقره نشسته باشد

҉ اگر زمینه را تشخیص دهید نصف راه را پیموده اید.

҉ سخن باید از دل برآید.

҉ چیزی بگویید که فرد آن لحظه نیاز به شنیدن آن دارد وشما اگر جای او بودید نیاز به شنیدن آن داشتید .

҉ پیک امید باشید .امید و آرزو ما را زنده نگه می دارد .

҉ از کسانی که بلند پروازی تان را دست کم میگیرند دوری کنید ,این کار آدمهای کوچک است

҉ آدمهای بزرگ کاری میکنند که احساس کنید درهای بزرگ بر روی شما گشوده است .

҉ هر روز منادی امید باشید ،نه بر باد دهنده آن ، دست یاری دراز کنید وهر روز آن را بازنگری کنید .

҉ بر رویای کسی خرده نگیرید .به جای آن ،هدف والایش وکوشش او برای رسیدن به آن را تایید نمایید .

҉ از خود بپرسید امروز چه کسی را می توانم تشویق کنم وکمک کنم تا به آرزوی خود برسد ؟

҉ راز واقعی همه ما این است که می خواهیم تحسینمان کنند .

҉ خود خواه کسی نیست که همیشه به خود فکر می کند بلکه کسی است که به دیگران فکر نمی کند .

҉ درنگ نکنید با یک لبخند، تکان سر, پاداش کار خوب را بدهید .نزد دیگران تشویق وتمجید کنید.

҉ کتبی تشویق کنید تا برای سراسر عمرش بماند .

҉ از خود بپرسید چه کسی به کامیابی من کمک کرده است؟

҉ هر کاری را در دست گرفتید با همه توان انجامش دهید  .سنگ تمام بگذارید .

҉ همه آدمها را مهم ومحترم بدانید حتی کسانی را که دوست ندارید .

҉ استعداد وتوانایی من هدیه پروردگار است ،بکارگیری آن ,هدیه من به پروردگار .

҉ از هر روز خود شاهکاری بسازید .

҉ وقتی در کاری از دل وجان مایه بگذاریم احساس کامیابی می کنیم .

҉ در آگاه کردن دیگران از قصد خود نیرویی نهفته است که مایه راهیابی به دلهاست .ولی در افشای راز دو چیز را مد نظر داشته باشید :زمینه را بسنجید ،قصدتان این باشد که او را بسازید .

҉ به مردم اعتقاد پیدا کنید .

҉ هر چیز را از دریچه چشم آنها ببینید .

҉ درباره عمل دیگران قضاوت قطعی نکنید .

҉ روزهای خوب مردم را به یاد آورید نه روزهای بد را .

҉ به نیت افراد بنگرید نه فقط به آنچه از آنها سر میزند .

҉ به فکر دیگران بودن زندگی را هدف می بخشد.

҉ توفیق در زندگی در کارهایی است که برای دیگران انجام می دهیم .نه در چیزهایی که برای خود بدست می آوریم .

҉ به فکر دیگران باشید تا نیرو بگیرید .

҉ به فکر دیگران باشید تا رضایت خاطر پیدا کنید .

҉ روزی را که بدون چشم داشت ،کاری برای کسی نکرده باشید از عمر نشمرید .

҉ هدفی بالاتر از این وجود دارد که انسان بالا بالاها نشیند وآن این است که ،فرود آید وانسانیت را اندکی بالا بکشد .

҉ پل ارتباط مردم با یکدیگر باشید .

҉ دیگران را به جاهایی برسانید که خودشان نمی توانند .

҉ با ایجاد فرصت  مناسب برای مردم به کامیابی آنان کمک کنید و در دلشان راه یابید.

҉ به فکر این نباشید که چه چیزی از دیگران عایدتان می شود ،به فکر این باشید که چه کاری برای دیگران می توانید  انجام دهید .

҉ فرصتهای کوچک پیش در آمد کارهای بزرگ هستند .

҉ با شور وشوق گوش دهید .

҉ هنر آن است که به دلها راه یابی و انگیزه ایجادکنی .هنر آن است که از راه مناسب به هر دل راه یابی ومانند رهبر ارکستر هماهنگی وتوازن ایجاد کنی .

҉ بپذیرید که آدمها متفاوتند وخوشحال باشید که پروردگار ما را یکسان نیافریده است .

҉ در گفتگو با دیگران را باز بگذارید .

҉ به کسی که به شما اعتماد کرده نارو نزنید .

҉ عشق به مردم باید در شخصیت شما جلوه نماید تادر اعمالتان .

҉ انتظار نداشته باشید دیگران درست مثل خودتان باشند .

҉ در کمک به دیگران نخستین نفر باشید .

҉ فعل کمک کردن بعد از فعل عشق ورزیدن زیباترین است .

҉ با گوش دادن صمیمانه از نیاز دیگران با خبرشوید .

҉ در پی کامیابی نباشید بلکه بکوشید تا انسانی ارزشمند شوید .

҉ بر قدر ومنزلت اشخاص بیفزایید .

҉ به توجهات یکدیگر بها بدهید به ساعتهایی که با هم هستید بها بدهید .

҉ در یابید کسانی که  نزد شما با ارزشند به چه چیزهایی بها می دهند .

҉ شنیدن  وگوش دادن داستان زندگی هر کس ،از اجابت تقاضای او مهمتر است .

҉ جهان از داستانها ساخته شده است نه از اتمها . همه انسانها در گذرتاریخ رفتند وداستان خود را بجا گذاشتند .

҉ داستانها می مانند –چیزهای دیگر فراموش می شوند .

҉ دلی که از بام خود بلند شود وبربام دیگران بنشیند دریایی پر از نشاط می شود ،این بزرگترین رازحیات درونی انسانهاست.

҉ مردم دو دسته اند:گیرنده(قاپنده)  و سازنده .گیرندگان ,کسانی هستند که دست بگیر دارند ،همه چیز را می قاپند ومصرف می کنند تا نیاز های خود را برآورند .زندگی را صحنه رقابت موشها می بینند ،مشکل این آدمها این است که حتی اگر برنده شوند موشی بیش نیستند .ولی سازندگان  کسانی هستند که می بخشند ،می آفرینند و کار راه می اندازند .اینان مایه کامیابی و پیشرفت دیگران هستند ،با دستی می گیرند وبا دست دیگر می دهند. خیرشان پیوسته به دیگران می رسد .بزرگوار وبخشنده اند زیرا باور دارند که با  بخشیدن ,منابع ته نمی کشد .

҉ نام افراد را بخاطر بسپارید .

҉ بر نقاط قدرت اشخاص انگشت بگذارید .

҉ آدمها در حریم توانایی خود،بیشترین بازده را دارند .

҉ آدم موفق جای مناسب خود را پیدا می کند ولی مدیر موفق برای دیگران جای مناسب می یابد .

҉ دنبال پیدا کردن ضعفهای دیگران نباشید .

҉ نیروی کلام بی اندازه است .خیلی وقتها کلامی بجا کافی بود تا ارتشی درحال فرار را از فرار باز دارد ,شکست را به پیروزی برگرداند ویک امپراطوری را نجات دهد .

҉ فرایند را ببینید نه فقط برد وپیروزی مردم را .

҉ کمک به توفیق دیگران توفیق ماست .

҉ زندگی را میدان رقابتی نبینید که برای پیروزی باید دیگران را شکست داد .

҉ نقشه ای بریزید و راه پیمودنی خود واو را تا مقصد ترسیم کنید .