برای مدیران ایرانی

مقالات و نکات مدیریتی برای ارتقای تولید ملی

برای مدیران ایرانی

مقالات و نکات مدیریتی برای ارتقای تولید ملی

ترس از قانون


ترس از قانون
پائولو کوئیلو

‏در یک افسانه‌ی قدیمی «پِرو» [1] یی از شهری حکایت می‌شود که همه در آن شاد بودند. ساکنا‏ن این شهر کارهای دلخواهشان را انجام می‌دادند و با هم خوب تا می‌کردند، به جز شهردار که غصه می‌خورد، چون هیچ حکمی نداشت که صادر کند. زندان خالی بود. از دادگاه هرگز استفاده نمی‌شد و دفتر اسناد رسمی هیچ سندی صادر نمی‌کرد، چون ارزش سخنان انسان بیشتر از کاغذی بود که روی آن نوشته شده باشد.
‏روزی شهردار چند کارگر از جای دوری آورد تا وسط میدان اصلی دهکده دیوار بکشند. تا یک هفته صدای چکش و اره به گوش می‌رسید.
در پایان هفته شهردار از همه‌ی ساکنان دعوت کرد تا در مراسم افتتاح شرکت کنند. حصارها را با تشریفات مفصل برداشتند و یک چوبه‌ی دار نمایان شد.
‏مردم از هم می‌پرسیدند که این چوبه‌ی دار در آن‌جا چه می‌کند.
‏از ترس‌شان از آن به بعد برای حل و فصل همه‌ی مواردی که قبلاً با قول و قرار متقابل انجام می‌شد، به دادگاه مراجعه می‌کردند و برای ثبت اسنادی که قبلاً صرفاً به زبان می‌آمد، به دفتر ثبت اسناد رسمی می‌رفتند. کم‌کم ‏توجه‌شان به آنچه که شهردار «ترس از قانون» می‌گفت، جلب شد.
‏در افسانه آمده که هرگز از آن چوبه‌ی دار استفاده نشد، اما وجود آن همه چیز را عوض کرد.
--------------------------------------------------
1. کشوری در آمریکای جنوبی.
 
در بسیاری از سازمانها و نهادها ترس از مجازات اعم از اخراج، نزول رتبه سازمانی و غیره باعث می شود که اتفاقی مانند بالا در این سازمانها رخ می دهد. حرف های کارکنان به خودی خود ارزشی ندارد و حتماً باید افراد طبق قانون و در محیطی غیر دوستانه و همدلانه  کار ها را پیش ببرند.  بر عکس در سازمانها و شرکت هایی که اساس کار بر اساس اعتماد متقابل انجام می گردد، کمتر شاهد تخلف هستیم؛بر خلاف اینکه کمترین میزان کنترل و نظارت بر آنها حاکم است. این نوع رفتار بر نشأت گرفته از نوع نگاه مدیریت سازمان است .
موفق باشید

تفکر انتقادی چیست؟


تفکر انتقادی چیست؟



احتمالاً بارها با واژه "تفکر انتقادی" برخورد کرده اید، اما معنی آن چیست؟ بعضی افراد ممکن است تصور کنند که به ایراد گرفتن و اشکال تراشی از ایده های دیگران برمی گردد اما معنی این اصطلاح این نیست. به طور کلی، تفکر انتقادی ایجاد و پرورش یک فاصله احساسی و عقلانی بین خودتان و ایده ها و نظرات استچه این نظرات متعلق به خودتان باشد چه دیگرانتا بتوانید حقیقت، اعتبار، و معقول بودن مسئله ای را بهتر ارزیابی کنید.

تفکر انتقادی تلاش برای ایجاد ارزشیابی هایی منطقی و قابل اطمینان است تا ببینیم که چه چیزی را می توانیم منطقی باور کنیم و چه چیز را نمی توانیم. در تفکر انتقادی از ابزارهای علم و استدلال استفاده می شود چون در آن ارزش شک گرایی به ساده لوحی یا تعصب، منطق بر ایمان، علم بر فرضیه و عقلانیت بر خواسته اندیشی نشان داده می شود.

با توضیح برخی از خصوصیات و ویژگی های لازم برای منتقدانه فکر کردن، توضیح مفهوم تفکر انتقادی نیز ساده تر خواهد شد.

بی تعصبی

کسی که می خواهد منتقدانه درمورد چیزی مثل سیاست یا مذهب فکر کند با از تعصب به دور باشد. برای این منظور باید قبول کند که ممکن است حق با دیگران باشد و خودش اشتباه فکر کند. خیلی وقت ها افراد به بحث و جدل درمورد نظراتشان با دیگران می پردازند و حتی لحظه ای به این فکر نمی کنند که ممکن است خودشان اشتباه کنند.

البته ممکن است بیش از حد بی تعصب شوند و تا جایی پیش روند که هیچ ایده ای را بااعتبار ندانند و نتوانند حقیقت را به آن نسبت دهند. ما باید قبول کنیم که ممکن است حق به جانب طرف مقابل باشد و آنها باید تلاش کنند که دلیل ادعای خود را ثابت کنند و اگر اینکار را نکردند، می توانیم آن افکار و ادعاها را باطل کرده و حقیقت نپنداریمشان.

تفاوت گذاشتن بین احساس و منطق

حتی اگر دلایل منطقی و تجربی مشخصی برای قبول یک ایده در دست بود، احتمالاً دلایل احساسی و روانشناسی هم برای قبول آن داریمدلایلی که ممکن است خیلی از آن مطلع نباشیم. در تفکر انتقادی این مسئله اهمیت زیادی دارد که یاد بگیریم بین این دو تفاوت قائل شویم چون احتمال دخالت دومی در اولی بسیار زیاد است.

دلایل احساسی ما برای قبول چیزی ممکن است کاملاً قابل درک باشد اما منطق پشت آن باور درست نباشد، دیگر نباید اعتقادمان را منطقی بدانیم. اگر قرار است واقعاً با دید تردید و عادلانه به اعتقاداتمان نظر کنین، آنوقت باید بتوانیم احساساتمان را کنار گذاشته و منطق و استدلال را به تنهایی تعریف کنیم.

بحث کردن از روی علم نه جهالت

ازآنجا که همیشه روی اعتقاداتمان سرمایه گذاری های احساسی و روانشناسی هم می کنیم، عجیب نیست که بدون در نظر گرفتن علم و منطق آن، جلو رفته و از عقایدمان دفاع کنیم. گاهی بعضی افراد بااینکه می دانند چیز زیادی درمورد یک موضوع نمی دانند، به پشتیبانی از آن برمی خیزند.

کسی که قصد تمرین کردن تفکر انتقادی را دارد نباید تصور کند که همه چیز را درمورد یک موضوع می داند. چنین فردی باید حتی به طرف مقابلش در بحث اجازه دهد که نکته جدیدی درمورد آن موضوع به او بیاموزد.

احتمال، قطعیت نیست

ایده هایی هستند که درست اند و ایده هایی هم هستند که قطعاً درست اند اما واقعیت این است که نمی توانیم درمورد درستی اکثر مسائل قطعیت داشته باشیممخصوصاً آن مسائلی که موضوع بحث بسیاری از مذاکرات و مناظرات هستند.

وقتی کسی تفکر انتقادی را تمرین میکند، باید به یاد داشته باشد که اینکه می توانند یک نتیجه گیری داشته باشند احتمالاً درست است نه قطعاً. برخی حقایق نیازمند یک عقیده محکم و راسخ هستند اما برای حقایق احتمالی نظر تجربی و آزمایشی بسنده می کنداین یعنی باید آن را با همان قدرت شواهد و دلایل آن قبول کنیم.

منبع: وب سایت مردمان

داده کاوی و کشف دانش جدید

 

با سلام
امروزه اطلاعات رگهای حیاتی هر سازمانی میباشندو به عنوان یک مزیت رقابتی در میان سازمانها شناخته میشود. یعنی هر سازمانی که در مدیریت اطلاعاتی خود ،توانایی ایجاد مزیتی رقابتی بر سایر رقبای خود در دنیای چابک و سریع بازارها و فضای کسب و کار میباشد . اطلاعات بنا بر تعاریف به عنوان داده های سازماندهی شده و ساختار یافته شناخته میشوند،که قادر به انتقال مفاهیمی هستند که در نگاهی اجمالی بتوان از آنها بدست آورد. حال آنکه داده ها چنین توانایی را ندارند و فقط در سازمانها  در پایگاههای داده جمع آوری میشوند تا شاید به آنها رجوع شود و مورد استفاده قرار گیرد . از این داده ها به عنوان سوابق و داده های تاریخی یاد میشوند.
در دنیای غیر قطعی و چابک امروزی استفاده از ابزار ها و متدهایی که باعث ایجاد مزیت رقابتی شود خود به عنوان یک مزیت برای سازمان شناخته میشود. این بدان معناست که توانایی بکارگیری متدهاو روشها و ابزارها برای سازمانها خود مزیتی است رقابتی. یکی از علوم جدید ایجاد کننده مزیت رقابتی، داده کاوی و کشف دانش میباشد. برای داده کاوی و کشف دانش تعاریفمختلفی ارائه شده است اما اشتراک میان همه آنها این است: کشف الگوهای پنهان و مستتر در میان حجم عظیمی از داده ها بصورتی که بتوان برای دادهای مشابه این دانش ا تعمیم داد. و داده کاوی علمی است که ما را در رسیدن به این هدف و کشف الگوها و دانش جدید یاری میکند.

داده کاوی جزء علوم جدیدی است که با علومی همچون آمار ، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، انبار داده و .. در ارتباط است.داده کاوی علمی است که با استفاده از روشها و الگوریتمهای مختلف ( که هر یک برای کاربردهای خاص استفاده میشوند و دارای معایب و محاسن مختلفی هستند.) اقدام به کشف و شناسایی الگو ها و مدلهای نهفته در میان حجم عظیم داده ها میکند. از موارد استفاده داده کاوی میتوان به خوشه بندی ، پیش بینی و مصور سازی و ... برای داده ها استفاده کرد . از جمله کارکردهای اولیه که برای داده کاوی مورد استفاده قرار گرفته است : حوزه بازاریابی و CRM ( مدیریت ارتباط با مشتری )میباشد . داده کاوی و روشها و الگوریتمهای متنوع آن برای تحلیل سبد بازار ، تحلیل سود آوری مشتریان، تحلیل وفاداری و ... مورد استفاده قرار میگیرد . البته از کارکردها و استفاده های جدیدتر آن میتوان کاربرد داده کاوی در  کشف جرایم ،  استفاده در حوزه سلامت و استفاده در حوزه نت ( نگهداری و تعمیرات) و ...را نام برد. کارکردها و کاربردهای داده کاوی و توانایی آن در کشف قوانین و قواعد نهفته در میان داده ها میتواند در حوزه های مختلف به خصوص در حوزه بازار یابی و  سلسله مراتب مدیریت ارتباط با مشتری ( یعنی: شناسایی مشتریان،جذب مشتریان، نگهداشت مشتریان و توسعه مشتریان) باعث ایجاد ابزاری در خور توجه باشد.در قسمتهای بعد به روشهاو الگوریتمها و در نهایت به معرف ی نرم افزار های موجود خواهیم پرداخت.
ادامه دارد.....

چشم‌انداز اقتصاد در جهان 2013

اکونومیست برای سال جدید میلادی پیش‌بینی کرد
چشم‌انداز اقتصاد در جهان 2013

  نشریه اکونومیست طبق سنت هر ساله در ویژه نامه‌ای که در آستانه سال‌نو میلادی منتشر کرده، به پیش‌بینی اوضاع اقتصادی جهان در سال پیش‌رو پرداخته است؛ بر این اساس مغولستان با رشد اقتصادی 1/18 درصد، بیشترین نرخ رشد اقتصادی جهان را در سال 2013 به خود اختصاص خواهد داد. همچنین لیبی با نرخ رشد 2/12 درصد در رده سوم و چین با نرخ 6/8 درصد در رده چهارم خواهد بود. بر اساس پیش‌بینی اکونومیست، گرچه این اواخر رشد اقتصادی چین، این دومین اقتصاد بزرگ جهان، کند شده است، اما همچنان سریع‌ترین رشد را در میان کشورهای بزرگ جهان به خود اختصاص خواهد داد.

این در حالی است که رشد اقتصادی آمریکا حدود 1/2 درصد برآورد شده است. نام عراق هم در میان ده کشور دارای سریع‌ترین رشد اقتصادی به چشم می‌خورد که از مزایای دوران پس از درگیری‌ها بهره‌مند خواهند شد. اکونومیست در پیش‌بینی خود در مورد ایران نوشته است: ثبات سیاسی در ایران افزایش خواهد یافت؛ اما حمایت‌های داخلی از برنامه انرژی هسته‌ای تداوم تحریم‌های غربی‌ها را به دنبال خواهد داشت.


اکونومیست پیش‌بینی کرد
جهان در سال 2013

 شادی آذری
نشریه اکونومیست طبق سنت هر ساله در ویژه‌نامه سالانه‌ای که در آستانه سال نوی میلادی منتشر کرده، به پیش‌بینی اوضاع اقتصادی جهان در سال پیش‌رو پرداخته است.
در پیش‌بینی امسال، رشد اقتصادی، سرانه تولید ناخالص داخلی بر اساس دو معیار قیمت جاری و برابری قدرت خرید، نرخ تورم و جمعیت به تفکیک هر کشور آمده است. علاوه بر این ده کشوری که بالاترین رشد اقتصادی را در جهان طی سال 2013 به خود اختصاص خواهند داد معرفی شده‌اند.
بر این اساس مغولستان با رشد اقتصادی 1/18 درصد، بیشترین نرخ رشد اقتصادی جهان را در سال 2013 به خود اختصاص خواهد داد. کشور ماکائو با نرخ رشد اقتصادی 5/13 درصد در رتبه دوم قرار گرفته و لیبی با نرخ رشد اقتصادی 2/12 درصد رده سوم جدول را به خود اختصاص داده است. چین که در جایگاه چهارم جدول جای دارد رشدی 6/8 درصدی خواهد داشت و پس از آن بوتان با رشد اقتصادی 5/8 درصد رده پنجم را به خود اختصاص داده است. تیمور شرقی با رشد اقتصادی 3/8 درصد ششمین رشد اقتصادی سریع جهان را خواهد داشت و پس از آن عراق با رشد اقتصادی 2/8 درصد و موزامبیک هم با نرخ رشد اقتصادی 2/8 درصد به طور مشترک در رده هفتم جدول جای گرفته‌اند. رواندا و غنا هم به ترتیب با نرخ رشد اقتصادی 8/7 درصد و 6/7 درصد رده‌های نهم تا دهم سریع‌ترین رشد اقتصادی جهان را به خود اختصاص داده‌اند.
بر اساس پیش‌بینی اکونومیست، گرچه این اواخر رشد اقتصادی چین، این دومین اقتصاد بزرگ جهان، کند شده است، اما همچنان سریع‌ترین رشد را در میان کشورهای بزرگ جهان به خود اختصاص خواهد داد و هزینه‌های محرک اقتصادی بر شتاب آن خواهد افزود. بر اساس این پیش‌بینی، چین در سال 2013 حدود 3/1 تریلیون دلار بر ثروت جهان خواهد افزود (بر اساس نرخ ارز منطبق با برابری قدرت خرید). این مقدار بیش از دو برابر مشارکت آمریکا و سه برابر میزان مشارکت هندوستان و نزدیک به ده برابر میزان مشارکت برزیل در افزایش ثروت جهان خواهد بود. علاوه بر این چین به تنهایی از مجموع نه کشور دیگری که در فهرست اقتصادهای دارای رشد سریع قرار گرفته‌اند از اهمیت بیشتری در سطح جهان برخوردار است. با وجود این، اما نه کشور دیگر هم برای رسیدن به این رتبه‌ها داستان‌های جذاب خود را دارند. عراق و لیبی از مزایای دوران پس از درگیری‌ها بهره‌مند می‌شوند و تیمور شرقی، بوتان و صدرنشین جدول یعنی مغولستان به ترتیب از توسعه ذخایر نفت، انرژی برق‌آبی و معادن خود بهره می‌گیرند. سه رتبه آخر این جدول هم توسط کشورهای آفریقایی اشغال شده‌اند که آن را مدیون رونق بازار کالاها و تقاضای روزافزون چین برای همه نوع مواد خام هستند. کشور کوچک ماکائو که دومین رشد سریع را در جهان به خود اختصاص خواهد داد، از رونق اقتصادی چین به نحوی متفاوت استفاده خواهد کرد چون به مرکز ساحلی شرط‌بندی برای ثروتمندان تازه به ثروت رسیده چینی تبدیل خواهد شد.
اکونومیست در پیش‌بینی خود در مورد ایران نوشته است ثبات سیاسی در ایران افزایش خواهد یافت، اما حمایت‌های داخلی از برنامه انرژی هسته‌ای تداوم تحریم‌های غربی‌ها را به دنبال خواهد داشت.
جدول زیر پیش‌بینی اکونومیست از آمار اقتصادی کشورهای جهان را به تفکیک نشان می‌دهد.
طرح روی جلد ویژه‌نامه سالانه اکونومیست



نقل از دنیای اقتصاد

سرنخهای شناسایی شخصیت

سرنخهای شناسایی شخصیت

"تحلیل تراکنشی (رفتار متقابل) (transactional analysis)، یک تئوری روان‌شناسی است که توسط دکتر اریک برن در سال 1950 میلادی ارایه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روان‌شناسی قرار گرفته و تدریجاً در زمینه‌های مشاوره، روان‌کاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعه‌شناسی، توسعه سازمانی و آموزش، نظریه‌های جدیدی ارایه نموده و گسترش پیدا کرده است. سادگی و گستردگی کاربرد آن موجب محبوبیت واستفاده ی زیاد آن شده است .

تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته و هر جا که انسان‌ها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه می‌نمودند کاربرد عملی پیدا می کند .

(تحلیل رفتار متقابل) راهی است برای آنکه ببینیم بین مردم و درون مردم چه میگذرد. با این روش میتوان روشن کرد که در لایه های زیرین ارتباطات جاری بین انسانها به واقع چه چیزی در حال رخ دادن است و انتخابهای دیگری را نشان میدهد که کسانی که درگیر آن روابط میباشند بتوانند چنانچه بخواهند از آن اجتناب کنند.
درون هر انسانی یک مکالمة دائمی وجود دارد، گاهی یک جروبحث، گاهی جدل. وقتی شخص تصمیمی می‌گیرد، در واقع این تصمیم ناشی از مکالمات ذهنی و درونی فرد و آن چیزی است که به خود می‌گوید.TA به این انواع تجلیات خود "حالات نفسانی من" می‌گوید. TA همچنین شرح می‌دهد که این گرایش‌های درونی متفاوت از کجا نشأت می‌گیرند.
     حالات نفسانی خود شامل والد، بالغ و کودک است. TA برای هر یک از این حالات نفسانی خود صفات مثبتی را در شرایط خاص قائل است. هر یک از این حالات نفسانی احساسات، تفکرات و قضاوت‌های ارزشی خاص خود را دارا می‌باشد.
  • والد: مجمو عه‌ای از پیش‌داوری‌ها، باورها و تعصبات می‌باشد. این بخش از شخصیت با دستورالعمل‌های زندگی و باید و نبایدهای آن سروکار دارد و دارای دو بعد می‌باشد: یکی بعد نوازش‌گر است، که حالت حمایتی دارد و بعد دیگر انتقادگر است، که برخلاف بعد قبلی سخت‌گیر و یا آزارگر نیز می‌تواند باشد. والد می‌تواند کنترل کند، تصمیم بگیرد، نقش بازی کند و دلیل‌تراشی کند و نیز ممکن است در بعضی موارد نیز حق با او باشد. والد انتقادگر را معمولاً در افرادی با عزّت‌نفس پائین و عناد به خود همراه دانسته‌اند.

  • بالغ: خوب پردازش کردن اطلاعات و برخورد مناسب و شایسته از حالات نفسانی بالغ سرچشمه می‌گیرد. تصمیماتی که منطقی و برمبنای حقایق موجود می‌باشند نیز از حالات نفسانی بالغ نشأت می‌گیرند. اظهارنظرهای منطقی و احساسات اخلاقی، اهداف و واقع‌گرایی با این بخش از شخصیت ما سروکار دارند.

  • کودک: در تعاریف TA کودک به‌عنوان منبع خلاقیت، بازآفرینی و منبع اساسی سرزندگی محسوب می‌شود. هیجانات، احساسات و تصوراتی که کودک دارد ممکن است توسط یک والد سخت‌گیر و حتّی توسط یک والد نوازش‌گر سرکوب شود که می‌تواند در درازمدّت بر شخصیت فرد اثرات نامطلوبی داشته باشد که خود ممکن است به بیماری‌های روان‌تنی نیز منجر شود. این بخش از شخصیت چنان‌چه تحت نظارت بالغ قرار نگیرد می‌تواند دیدگاه غیرواقعی نسبت به زندگی داشته و براساس تکانه‌های احساسی و هیجانی رفتار کند.

چه بخشی از شخصیت شما بر شما حاکم است؟


از دید اریک برن شخصیت ما از تعامل 3 جزء مختلف ( کودک ، والد و بالغ ) تشکیل شده است . همچنین توضیح داده شد که خصوصیات هر یک از این 3 بخش چگونه است و اگر هر کدام بر شخصیت یک فرد حاکم شود آن شخص چگونه رفتار می کند ، احساس می کند ، فکر می کند و یا صحبت می کند.

هر یک از سرنخهای زیر نشان دهنده یکی از بخشهای سه گانه شخصیت است:


1 – جزء کودک

الف ) سرنخهای کلامی :


- کاشکی
- دلم می خواد
- نمی دونم
- می خوام
- به من چه
- شاید وقتی که… ( بزرگتر شدم ، قبول شدم ، مدر ک گرفتم ، …..)
- نگاه کن چه کار کردم …( گزارشم را ببین ، ماشینم را ببین ، لباسم را ببین ، کارم رو ببیین و…)
- صفات تفصیلی ( مثل بهتر ، بهترین ، بزرگتر ، بزرگترین ….)
مثالی در زیر که همه سرنخهای کلامی از جزء کودک شخصیت ناشی می شود :
” کاش پارسال این زمین را خریده بودم داشتم .
دلم می خواد بهترین فرزند را داشته باشم
نمی دونم چطور باید حرفهایم را به بعضی ها بفهمانم.
شاید وقتی تجربه دار بشم بتونم .


ب ) سرنخهای جسمانی :

- غش غش خندیدن
- وول خوردن
- شعف
- چشم پائین انداختن
- کج خلقی
- جیغ
- ناله
- چشم گرداندن
- شانه بالا انداختن
- لج کردن
- قهر کردن
- سر به سر گذاشتن
- رجز خواندن

( بررسی کنید چه مقدار از نظر کیفی و کمی این سرنخها کلامی و جسمانی در شما و اطرافیانتان وجود دارد . آیا این سرنخها در شما یا آنها غالب نیست؟)

2 – جزء والد

الف ) سرنخهای کلامی :
- دیگه نمی تونم
- جونم به لب رسیده
- گوش کن ، همیشه هم یادت باشه
- قیودی مثل : هرگز ، همیشه ، هیچ وقت
- آخه چند دفعه بهت بگم
- می خوام ته و توی این موضوع را در آورم، برای اولین و آخرین بار
- بیشتر کلمات تنبیه کننده یا تشویق کننده استفاده می کنند مثل : بی شعور ، مسخره ، بد ، نفرت انگیز ، وحشتناک ، تنبل ، مزخرف ، بی خود ، طفلک ، جرات نمی کنه ، خوشگل ، نکن ، عیب نداره ، باز دیگه چه شد ، بازم و کلمه های باید و مجبور است.


ب ) سر نخهای جسمانی :

- اخمها و چین های پیشانی
- سر تکان دادن
- نگاه ترس آور
- انگشت روی لبها نهادن
- دستها روی سینه گذاشتن
- آه کشیدن
- لبهای در هم فشرده
- انگشت سبابه که اشاره می کند.


کسانی که بخش والد شخصیتشان بر آنها حاکم هست. افراد جدی ، خشک ، کاری و غیر قابل انعطاف هستند.
آنها محکم حرف می زنند و کمتر اهل مشورت هستند. گویا همیشه حق همان است که از دهان آنها در می آید و در این مسئله حتی تردید هم نمی کنند ، چه برسد به اینکه بخواهند مشورت دیگران را قبول کنند.


بر خلاف دسته اول ( کسانی که جزء کودک شخصیت بر آنها حاکم است) ، این افراد به جای لذت طلبی ، فقط به دنبال واقع نگری ، آینده نگری و سخت کوشی هستند. معمولا خانواده این افراد از دستشان کلافه اند.


از تفریح و … در زندگی آنها اثر زیادی به چشم نمی خورد. بکن و نکن ها و دستورات متوالی آنها اطرافیانشان را در فشار می گذارد. گوش شنوای زیادی ندارند. فقط به هدف می اندیشند و هیچ انعطافی را با دیگران نشان نمی دهند.

زندگی تک بعدی آنها ، اگر چه بر خلاف گروه اول است ولی چون تک بعدی هست رضایت خودشان و دیگران را به همراه ندارد و آرامش آنها مخدوش است.

خود و اطرافیانتان را از نظر این سرنخها مورد دقت قرار دهید .

3 – سرنخهای جزء بالغ شخصیت:

- کلماتی که نشان دهند تجزیه و تحلیل و بررسی هست. مثل :- چرا ؟ چه ؟ کجا ؟ کی ؟ چطور ؟ چقدر ؟ از چه طریق ؟

- استفاده از قیودی مثل : تا حدی ، احتمالا

- کلماتی که انعطاف فرد را نشان می دهد: به نظر من ، من فکر می کنم.

- کلماتی که نشان دهنده تامل و صبر است؟ تا فردا بررسی می کنم .
صبر کنم بیشتر ارزیابی کنم


خلاصه و نتیجه گیری :


اگر بخواهید در زندگی لذت ببرید و به آرامش برسید باید قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حکومت کند. (البته منظور این نیست که دو بخش کودک و والدتان از بین بروند.)
در واقع این جزء بالغ است که شما را متعادل می سازد . یعنی تا حدی کودک وجودتان را ارضاء و شاد می کند .
ولی نه آنقدر که فرامین والد شخصیت را زیر پا بگذارد و موجب شود پیشرفت و موفقیت و آینده نگری فرد به خطر بیفتد.

قسمت بالغ شخصیت ، مخ متفکر و مرکز کنترل شخصیت هست که با تجزیه و آنالیز موقعیت های گوناگون سعی می کند آنها را با درون فرد سازگار کند.

- اگر متعصب هستید
- اگر دائما فقط به فکر لذت بردن هستید و به آینده توجهی ندارید
- اگر فقط به فکر خودتان هستید
- اگر انتقاد پذیر نیستید
- اگر در برابر مشکلات همیشه به شیوه تکراری از یک روش منسوخ استفاده می کنید


بدانید که قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حاکم نیست. از طرف دیگر اگر همیشه فقط با سخت کوشی هایتان همه را خسته کردید و فقط به دنبال ثروت ، قدرت ، پیشرفت و علم هستید و هیچ وقتی به خود و اطرافیانتان برای لذت بردن ، نمی دهید ، بازهم بدانید که قسمت بالغ شخصیتان کنترل شما را به عهده ندارد.
حالا با توجه به سرنخهای شخصیت ؛ شما جزء کدام دسته از افرادید؟ و با زندگی چه می کنید؟

منبع :  وب سایت های مختلف اینترنت